دلباخته...

** نمی ری بیرون از خاطراتم **

دلباخته...

** نمی ری بیرون از خاطراتم **

داوطلبانه!

آدم بیکاری نیستم، اما فکر کردم حالا که فعلا مجبورم اینجا بمونم می خواهم جور کنم یه مدت تو یه بیمارستان نزدیک خونه داوطلبانه کار کنم  قرار نیست کار پرستاری یا دکتری باشه، فقط کارهای تزئین و کمک کلی به بیماران و خانواده هاشون هست  فکر کردم اینجوری شاید یه خرده از تنهایی در بیام یا لااقل یه خرده بشتر خدا رو شکر کنم 


امیدوارم جور بشه... خیلی پروسه داره و کلی سلامتی و اینها رو چک می کنن و مدرکی از دکترم می خوان و من هنوز دکتر تو این شهر ندارم!! :دی

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد