یعنی همه هفته یه طرف، روز تعطیل با هوای سرد هم یه طرف...
حالی می ده تو هوای ابری بری زیر پتو و یه دل سیر بخوابی!!
البته بذار فراموش کنم که اگه تنها نبودم دوست داشتم تو همچین هوای خفن و خوبی برم راه برم...
یکی از همین روزها، خونه رو تمیز می کنم، آشغال ها رو می برم دم اشغالی... به همه دوستا و آشناهایی که دوستشون دارم یه ایمیل خداحافظی و حلالیت می زنم... برای آخرین بار به خونه زنگ می زنم و با مامان و بابا حرف می زنم... موبایل رو خاموش می کنم...
چند تا بسته قرص می خورم و بعد برای همیشه می خوابم...
وقتی زندگی ات تو موبایلت خلاصه می شه، زیر و رو کردن کیفت اول صبحی با این فکر که "ای وای موبایلم رو جا گذاشتم" و جمع شدن اشک تو چشمهات کاملا قابل توجیه است...