دلباخته...

** نمی ری بیرون از خاطراتم **

دلباخته...

** نمی ری بیرون از خاطراتم **

غم...

همه دنیا یه طرف... غم ندیدن یه طرف...


من که نمی خواستم... خودت جور کردی، من که باور نداشتم خودت معجزه کردی... لطفا به معجزه هات ادامه بده...

نازنین دلبرم

سر بزار روی شونه هام تا بگم آروم از غصه هام 
تا بگم چی امد به سرم... رفت چرا نازنین دلبرم
عیش و شراب و مستی کار ما بود 
عشق و خدا و هستی یار ما بود 
اما شد رنگ زمستون نو بهار ما
بزم مهر و جنون در دل به پا بود 
سینه لبریزه از شور از وفا بود 
اما غم آمد به قلبم ای خدا چرا
سوختم ، سوختم من از غم دل او پی یار دیگری بود 
که عمر رویای من به سر رسید
باختم ، باختم من به او همه عمر دلدادگی رو 
که غربت به خانه ام سرک کشید
خسته ام از دست روزگار، آسمون تو هم با من ببار 
چشم من مونده خیره به راه ، من شبم 
در حسرت ماه
عیش و شراب و مستی کار ما بود 
عشق و خدا و هستی یار ما بود 
اما شد رنگ زمستون نو بهار ما
بزم مهر و جنون در دل به پا بود 
سینه لبریزه از شور از وفا بود 
اما غم آمد به قلبم ای خدا چرا
سوختم ، سوختم من از غم دل او پی یار دیگری بود 
که عمر رویای من به سر رسید
باختم ، باختم من به او همه عمر دلدادگی رو 
که غربت به خانه ام سرک کشید
سوختم ، سوختم من از غم دل او پی یار دیگری بود 
که عمر رویای من به سر رسید
باختم ، باختم من به او همه عمر دلدادگی رو 
که غربت به خانه ام سرک کشید

دله دیوونم از تو

دله دیوونم از تو، تنها نشونم از تو
یه عکسه یادگاری، که خودتم نداری
شده رفیقه شبهام، وقتی که خیلی تنهام
میگیرمش رو به روم، بازم میشی آرزوم
وقتی تورو ندارم، وقتی که بی قرارم
چشامو باز میبندم، شاید بیای کنارم

دله دیوونم از تو، تنها نشونم از تو
یه عکسه یادگاری، که خودتم نداری
شده رفیقه شبهام، وقتی که خیلی تنهام
میگیرمش رو به روم، بازم میشی آرزوم

داره بارون میباره، اما چه فایده داره
وقتی تورو ندارم، که بشینی کنارم
چشامو باز میبندم، به گریه هام میخندم
تورو صدا میزنم، شاید بیای دیدنم

یه عکسه یادگاری، شده رفیقه شبهام
میگیرمش رو به روم، وقتی که خیلی تنهام
چشمامو باز میبندم، به گریه هام میخندم
رفیقه خستگی هام، باز به تو دل میبندم

ساحل چمخاله...

توی غربتم هیچ صدای برای من دلنشین تر از صدای سعید مدرس نبوده... 

میشناسیم اینجا رو انگاری چند ساله...

محو بارونیم تو ساحل چمخاله...

ساحل چمخاله...

با من حرف نزدی...

اولین بار بود خوابت رو دیدم... اما با من حرف نزدی... عیب نداره... من سعی‌ می‌کنم همچنان امیدوار بمونم... خداوند به هر که بخواهد بی‌ حساب روزی میدهد

سپیدار و سرو

هزار بار ازت می پرسم، هر هزار بار بهم همون جواب رو بده... می دونی که به اطمینانت نیاز دارم، می دونی که درختم سپیداره، می دونی که اعتماد به نفس ندارم... درست برعکس درخت سرو تو... که الگوی اعتماد به نفس هست...