دلباخته...

** نمی ری بیرون از خاطراتم **

دلباخته...

** نمی ری بیرون از خاطراتم **

دفتر خاطرات آنلاین من...

این سومین وبلاگ من است...دوست دارم ناشناخته تر از قبلی بمونه...دوست دارم اینجا خود خودم باشم... مجازی بودن رو دوست ندارم... 

 

دوست دارم یه دفتر خاطرات آنلاین داشته باشم... 

 

چند وقتی هست که خدا رو از دست دادم!! اونم من...من که از 6 سالگی نماز خوندم...من که هیچ وقت خودم رو نمی باختم چندین ساله باختم و این چند وقته خدا رو از دست دادم...یادمه برادرم که مثل من سختی زیاد کشیده بود...می گفت: خدا فقط سختی می ده به آدمها...راست می گفت...راست می گفت... 

 

و حالا من، این گوشه غربت تنهاترین آدم هستم...تنهاترین آدم... 

 

هیچ وقت تو زمان احتیاج کسی رو تنها نگذاشتم، اما همیشه موقع احتیاج من، من اینجا تنها بودم...من از این کشور، از مردمش متنفرم...از ایرانی های اینجا بیشتر...که آدم رو فقط وقت سختی هاشون یادشونه... 

 

من این گوشه غربت، عجیب غریبم...